برای مظلومیت مردم فلسطین

ساخت وبلاگ

تو زخمی پر از ناله زخمی عمیق

قرین غم و درد و آه و دریغ

تو داغی که یکباره گل کرده ای

چراغی که یکباره گل کرده ای

طنین نوایی شکسته تویی

و در خاک و در خون نشسته تویی

تو ای کوچه هایت به رنگ غروب

همیشه هوایت به رنگ غروب

هلا محض فریاد خاموش قرن

فلسطین عزیز فراموش قرن

تو ای زخم خورده پلنگ غیور

یل صف شکن صخره ی پر غرور

تو فریاد محضی تو شب نیستی

تو از ما جدا یک وجب نیستی

فلسطین غمت را فراموش کن

طنین صدای مرا گوش کن

مبادا تو را زیر پا بنگرم

و از دین و قرآن جدا بنگرم

مبادا یهودی صدایت کنند

مبادا مبادا جدایت کنند

تو ای زخمی گرگهای پلید

تو ای سرزمین صبور ای شهید

هلا قبله ی اولین منی

غم اول و آخرین منی

دلم بود و شب شب که دیرینه بود

سکوتی پر از نفرت و کینه بود

دلم بود و یک مشت شمع غریب

گرفتار پروانه ای خود فریب

شب از هر طرف پنجه افکنده بود

شب از گریه و رنج آکنده بود

که یک پنجره ناگهان باز شد

صدای کسی رعشه انداز شد

هلا مردمان پایداری کنید

و دشمن همینجاست یاری کنید

همین جا همین جا کنار شما

فرازنده ی چوب دار شما

شما را تب می پرستی چکار

شما را به افیون و مستی چکار

خدا بشکند شک و تردیدتان

به گریه نشیند شب عیدتان

هلا غزه را غم فرا آمده است

به درد و محن مبتلا آمده است

جهود زمان بس ستم ریختند

به هرکوچه اش گرد غم ریختند

ببین شهر را شعله سرکش گرفت

و یک باغ لاله که آتش گرفت

غم و درد و آه فغان را ببین

زمین خوردن کودکان را ببین

ببین تکه تکه تن و دست و سر

ببین کودکانی شده بی پدر

جهود آنچنان آتش افروختند

زمین و زمان را بهم دوختند

امام زمان زندگی تیره شد

و ظلم و ستم بر همه چیره شد

یکی مثل آلاله پرپر گذشت

ببین کودکی را که بی سر گذشت

ببین دست آلاله را بسته اند

ببین زخمها را که پیوسته اند

جهان را سراسر خباثت گرفت

زمین بوی گند سیاست گرفت

پدر داغ مرگ پسر را چشید

و آفت از آن سان که دانی رسید

و عرفان تب تند مستی گرفت

جهان بویی از می پرستی گرفت

بیا جان آقا زمین سرد شد

زمین عرصه ی هرچه نامرد شد

بیا یک نفس اینطرفها بیا

امام زمان جان زهرا بیا

عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zaynali1349o بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 16:40