عدالت مرده

ساخت وبلاگ
درد دارم چگونه ننویسم

ز خمیم من مجال مرهم نیست

آسمان  را گواه می گیرم

قامت من ز غصه ها خم نیست

 

قامتم را هجوم بیدردی

پشت من را عدالتی مرده

من همینم همین که می بینی

غم گرفته ، شکسته، تاخورده

من همینم همین که می بینی

خنجرم، در دل حقارت ها

نگرانم مباد دینم را

خسته ام از هجوم غارت ها

 

مکر دشمن نکرد تاثیری

خنجر دوستان مرا افکند

من زمین خوردم و نفهمیدم

چه بلایی سر من آوردند

 

از گناوه گرفته تا تهران

حاصل ما فقط ملخ باران

سهم بازار خارجی باشد

پسته های شکیل رفسنجان

 

وقت آن شد کسی به پا خیزد

بشکند قفل این خموشی را

می شود بشنود نمیرد کس؟

قصه ی تلخ تن فروشی را؟

 

ای عدالت کجاست ماوایت

ای عدالت اسیر من هایی

ای عدالت چقدر مظلومی

ای عدالت چقدر تنهایی

              بیرجند 14/10/95

عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zaynali1349o بازدید : 177 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 14:23