فراق

ساخت وبلاگ

و عشق در شریانم تلو تلو می خورد

غزل به روی زبانم تلو تلو می خورد

فراق دور سر من هماره می چرخید

و درد توی دهانم تلو تلو می خورد

کسی نشسته کنارم سبو سبو می ریخت

منی که دل نگرانم تلو تلو می خورد

چقدر برگ بهاری که در هوای فراق

به زیر پای خزانم تلو تلو می خورد

دو کوچه مانده به شبنم نسیم خانه ی تو

دویده در ضربانم تلو تلو می خورد

بهار بی تو همیشه خزان غمزده ای است

نیامدی و جهانم تلو تلو می خورد

                   بیرجند 1400/9/23

عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zaynali1349o بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 11:54